روشنی زندگی ما

پایان 5 ماهگی واتفاق خوب

1389/12/5 16:58
نویسنده : ارغوان
272 بازدید
اشتراک گذاری

روزی که ۵ ماهت تموم شد خیلی خوشحال بودممممممممممم چون میخواستم واست غذا دادن رو کم کم شروع کنم و حس خیلی خوبی داشتم و در ضمن قرار بود که آتلیه هم بریم و ازت عکسای خوشگل بگیریم . خیلی ذوق داشتم احساس میکردم بزرگ شدی و خوشحال بودم از این بابت .روزای سختی بودن ولی خیلییییییییییییییی زود گذشتن میدونم که تا چشم بر هم بزارم واسه خودت مردی شدی و من هنوز باور ندارم که مامان شدم ......

روز خوبی بود پایان ۵ ماهگیت البته همه روزای با تو بودن خوبه ولی اون روز حس متفاوتی داشتم  واست فرنی درست  کردم و اندازه یه قاشق مربا خوری بت دادم و بعد با مامانم رفتیم آتلیه و مامانی تو رو گرفته بود و من تو رو میخندوندم و کلی عکس گرفتی و کلی لباساتو عوض کردم ببخشید مادر خیلی اذییتت کردم ولی عوضش عکسای خوشگل گرفتی و اونقده خسته شدی که تو ماشین برگشتنی نشسته تو بغلم خوابت برد الهییییییییییییییی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ندا
9 اسفند 89 13:35
ارغوان جون وبلاگ گل پسرت خیلی نازه.. دوستش دارم........
5 ماهگیش هم مبارک ایشالا که 100 سالگیش رو مامان جونش تو وبلاگش بنویسه





ندا
9 اسفند 89 13:36
5 ماهگی گل پسرت مبارک ارغوان جون...ایشالا که خودت واسش 100 سالگیش رو همینجا بنویسی





مامان ضحا
10 اسفند 89 14:22
به به چه وبلاگ قشنگی.......چه آیدین قشنگتری......زودتر آدرس میدادی می اومدیم.....
ایشالا که خدا آیدین رو برات نگه داره و شاد و خوشبخت باشید در کنار هم.