دنیای این روزای ما

بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند                      

تار موی توست اما ریشه ی عمرمن است

عشق من ایتن روزا سخت درگیر دندون در آوردن هستی و میدونم که خیلی اذیت میشی دندونای کرسیت دارن در میان یکی پس از دیگری و 4 تا پشت سر هم امون نمیدن عسلکم یه ذره استراحت کنه خیلی اذیتی بد خوابی شب و نخوردن و جیغ کشیدن از علائمته مادر....بمیرم یه بار که داشتی جیغ میکشیدی دیدم که یه قسمتی از لثه ات آویزونه عین اونایی که جراحی کردنااااااا جیگرم خون شد اون روز ابدا ناهار نخوردی و من هم جچون دیده بودم لثه ات رو اصرار نکردم ایشالله به زودی دندونای کامل بشن تا اینقدر اذیت نشی.

خووووووب از بقیه امورمون بگم که صبح ها حدود 11 بیدار میشی و تا ظهر مشغول لباسشویی هستی و بازی با اون  اینقددددده قشنگ باهاش کار میکنی که نگو اول میری هر چی لباس دم دستت باشه میاری و میریزی توش و بعد درشو میبندی بعد از کابینت جفتش مایع در میاری و در اون قسمت مربوطه رو باز میکنی و یعنی مایع میریزی توش چون درمایع رو الحمدلله نمیتونی باز کنی و بعد مایع رو تو هوا ول میکنی و شروع میکنی چرخوندن و تنظیمم کردن دکمه ها (دلش خوشه ماشینه قفل کودک هم داره که تو اون رو هم باز میکنی و میچرخونی)و گاهی آب رو روی 90 درجه ههههه بعد هم میگی شوووووووو و ایشن و میشینی و نگاش میکنی (یعنی روشن شد بشین )و چند لحظه بعد پا میشی و میگی تمووووووووووو یعنی تموم شد و دوباره درشون میاری این کار رو تا شب N بار انجام میدی البته گاهی هم واقعا روشنش میکنی و د فرارررررررر چون میدونی بعدش دعوا میشی!!!!!!!!! خونه هر کی هم بریم اولین جایی که میری سراغ ماشین لباسشویی هست.(حتما عکساشو اضافه میکنم در اسرع وقت )

و گاهی سی دی خاله شادونه بعدش هم بابا میاد به محض دیدنش پشت سر هم و بدون توقف میگی دد دد دد دد دد....آدم جیگرش کباب میشه انگار یه هفته اس تو خونه نشستی و بابا هم طبق معمول بهت میگه دد گرمه بابا اما بعدش میگه خوب چی کار کنم بده ببرمش و یه سری میری با بابا پایین و یا گاهی خرید اجباری از سوپر...بعد میایین بالا وما ناهار میخوریم و تو همون ورا میپلکی بعدش نوبت بازیت میشه با بابا تا من ظرفا رو بشورم و آشپزخونه رو مرتب کنم بعدش هم که نوبت خوابیدن بابا و غذا خوردن تو میشه و بعدش میریم تو اتاقت و تو هم میخوابی عشق من مثل الان که تو همین وقت به سر میبریم تو و بابا خوابین و من هم پای نت

عصر هم تا بیدار میشی دوباره دد دد میکنی و تا یه عصرونه ای بخوری بعدش آماده میشینم و میرمت دد حالا یا خونه باباچی یا پارک و وقتی بر میگردیم تا در رو میبندم بازم میگی دد!!!!!!!!!

بعدش هم یه جوری گولت میزنم و بازی میکنیم با هم و بعد هم که بابا میاد یا باز با هم میریم دد یا شام میخوریم و البته قبل از اومدن بابا شما شام میخوری و عادت داری تا بابا بیاد باید برین تو اتاقت و با هم بازی کنین و نمیزاری بابا شامش رو بخوره همش میخوای باهات بازی کنه و حدودادی ساعت 1 و 2 هم میخوابی عشق منو

این معمول روزامونه و البته پررررررررررررررررر از خرابکاری

دوستت دارم  دنیام

بعدا نوشت:مرسی از سحر مامان امیر که این شعر قشنگ رو از وبلاگ زیباشون برداشتم با اجازه