روشنی زندگی ما

وقت بیداره

1392/4/14 19:07
نویسنده : ارغوان
578 بازدید
اشتراک گذاری

صبح است یه صبح جمعه تابستونی زیر کولر اسپیلت و سرد و تاریک.....

پدر و پسر و مادری کنارهم خوابیده اند......

چه چیز دلچسب تر از یک خواب راحت سه نفری؟؟؟

دلم نمیخواست بیدار شوم ولی ناچارا بیدار شدم چون دیگه کم کم صبح نبود و ظهر بود یواشکی و پاورچین اومدم از اتاق بیرون که پدر و پسر بیشتر استراحت کنن خیلی خواب بودن خوابی عمیق و دلچسب دلم نیومد بیدارشون کنم

 

چند دقیقه بعد صدایی از اتاق اومد خیلی رسا و بلند و سریع که آدمو دستپاچه میکرد

 

-بدو بدو بابا متی بدو پاشو وقت بیداره!!!!!

 

ومن و بابا متی هاج و واج و سردرگم که این وروجک دوس داشتنی چه جوری به این سریعی بیدار شد؟؟؟؟من که فکر کردم داره تو خواب حرف میزنه!!!!

 

بابا متی هم فرمودن بابا تو پادگان هم اینجوری بیدار باش نمیدن پسرم !!!!

خیلی جالب بود بیدار باش پدر و پسر و کلی لذتشو بردیم سه نفری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)